بازی با هندونه
سلام
دردونه جونم این مطلب برمیگرده به روز قبل فوت بابابزرگ جونی که خونه شما مهمونی بود و مادربزرگ جون و عموها و عمه جون برای افطار خونتون اومده بودن و تو هم کلی خوشحال بودی و ذوق کرده بودی
اول ازت ممنونم که تو روز مهمونی اصلا شلوغی و گریه نکردی و ارام بودی و مامانی تونست راحت به کاراش برسه دوم میخوام چندتا عکس از اخر مهمونی بذارم که سخت مشغول بازی با هندونه ای بودی که یه کوچولو ازت بزرگتر بود قربونت برم من
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی