امیرعلی و تشک برقی
سلام عزیزم
تو پستهای قبلی که گفته بودم بابا رحمان مریض احواله ...خدارو شکر حالش خوب شده و از امروز میره سرکار
دکتر برای بابا رحمان تشک برقی تجویز کرده بود که هر روز با تشک برقی صورتشو ماساژ بدهد
بعد از اتمام کار با تشک برقی وسیله ی بازی برای امیرعلی بود خواهرم میگفت که سیمشو میندازه گردنش و تشک رو با خودش میکشه تا اینکه دیروز که خونه ی شما بودیم همین صحنه رو از نزدیک دیدم خیلی برام جالب بود خاله قربونت بره
تا یادم نرفته امیرعلی جونم در پانزده ماهگی تونست خاله رو بگه (آیه) البته خودش نمیگه ما باید تکرار کنیم تا دردونمون بگه ولی بازم خوشحالم دلم یه جورایی ضعف میره وقتی اسمم رو میگه
پ.ن1:این آخرین پست ما در سال 90 بود
پ.ن2: روز شنبه هفت سین وبلاگمون چیده خواهد شد
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی