امیرعلی و سفر نوروزی
سلام
امیرعلی جونم میخوام از سفر نوروزیی سه روزه و البته ناگهانی شما به شمال رو بگم
روز سه شنبه عمو عبدالله و عمو یحیی و بابا رحمان تصمیم میگیرن که خانوادگی برن سرعین و روز چهارشنبه به سمت سرعین حرکت میکنید یک روز تو سرعین اقامت میکنید و تصمیم میگیرید که به شمال هم برید از اونجا به سمت رشت و مازندران هم میرید و حسابی به خودتون خوش میگذرونید و روز جمعه هم به سلامتی برمیگردید از آنجایی که این روزها معنای واقعی ددر رفتن رو میدونی به گفته ی خواهرجونی بچه ی خوبی بودی و مامان الناز رو اذیت نکردی خواهرم زیاد ازت عکس نگرفته و اونایی رو هم که گرفته دسته جمعی و من اجازه ندارم بذارم اینجا ناچارا چندتا عکسی که در دست دارم رو میذارم
امیرعلی جونم در رستوران عاشورا در رشت
امیرعلی و بابا رحمان در گردنه ی زیبای حیران
شوهر خواهر یادت باشه مارو نبردی پس بردن ما به سفر شمال موند طلبت