امیرعلی شيرين تر از امیرعلی شيرين تر از ، تا این لحظه: 13 سال و 5 ماه سن داره

امیرعلی دردانه ی ما

سالگرد بابابزرگ

1391/5/20 0:14
958 بازدید
اشتراک گذاری

در دسته های ِ ده تایی

چوب خط میزنم .

این خاصیت ِ مهربانـــــــی است

با خودش روزهای ِ غمگینی می آورد

که هیچ تقویمی به آن تن نمیدهد.

دلتنگتم…

نمایش احساس با عکس - شماره 45

 

ایام بقا چو باد نوروز گذشت  تا دیده گشودیم یک سال گذشت


دلبسته به سکهای قلک بودیم 

دنبال بهانه های کوچک بودیم

رویای بزرگتر شدن خوب نبود

ای کاش تمام عمر کودک بودیم.


به گرمترین فصل سال رسیدیم و به زیبا ترین ماه خدا مرداد ماه میهمانی خدا

اما در زیباترین ماه  نماندی و ما را در حسرت نگاه مهربانت گذاشتی . یک سال گذشت و من دلتنگ نوازش دستان مهربانت مانده ام و در حسرت صدای مهربانت که پاسخگوی بابا گفتنم باشد.

پدر بی تابانه محتاج آغوش مهربانت هستم و هنوز هم رفتنت را باور ندارم.

وجود مهربانت را از ما دریغ داشتی دعایم کن که سخت محتاج دعایت هستم.


 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (12)

ملی مامان میکاییل
19 مرداد 91 22:38

با دلتنگیت کنار بــــــــــــیا که بهشت لایقه پدر مهربونته

خدا رحمتش کنه و روحش شاد


الهي قربونت برم
خدا باباي محترم شمارو هم بيامرزه
مریم--------❤
20 مرداد 91 0:20
سلام عزیزم....
از صمیم قلب بهتون تسلیت میگم


مرسي ممنونم عزيزم
مامان امیر علی
20 مرداد 91 17:40
خدا بهشت بده به بابای مهربونت.


مرسي گلم
فداااااااااات
مهدی
21 مرداد 91 0:43
سلام امیر علی جون خدا پدر بزرگتو رحمت کنه

سلام خاله خدا پدر بزرگوارتونو رحمت کنه انشالله روحش شاد باشه


سلام
ممنونم
خدا اموات شمام رو بيامرزه
مامان امیرحسین و امیرعلی
21 مرداد 91 12:47
خدا رحمتش کنه...


مرسي گلم
نارینه
23 مرداد 91 1:40
خدایش بیامرزد ...
چقدر زود گذشت ...

براتون صبر از خدا میخوام گلم



مرسي خدا پدر شمارو هم بيامرزد
مامان آرمان
24 مرداد 91 15:05
سلام
خدا پدر بزگوارتون را بیامرزه.روحشون شاد.


سلام
ممنونم ...
مادرانه
25 مرداد 91 16:19
سلام گلم منو بخاطر کوتاهی که داشتم ببخش چون مدتی بود نتوسته بودم سر بزنم ....خدا پدرت رو بیامرزه روحش شاد...میدونم که چه حسی داری وهیچوقت نمیشه از یاد برد ولی چاره ای نیست عزیزم زمان میگذره وباید زندگی کرد


سلام
خواهش ميكنم مامان قشنگ جون اين چه فرمايشي هست؟ ممنونم
بينهايت ممنونم... صداتون رو شنيدم خيلي خيلي خيلي ... خوشحال شدم
مامان ریحان عسلی
25 مرداد 91 18:56
سلام
خدا رحمت کنه ایشالا با انبیاء محشور بشه


سلام
مرسي ممنونم عزيزم
مهدی
26 مرداد 91 22:22
پدر....

پدر دستای گرمت چرا سرده

اهای پیرت دیگه پاییز درده ///پدر چرا چراغ خونمون دیگه خاموشه

چرا هر کیو اینجا میبینم سیاه میپوشه

پدر نوازشم کن اگه بیداری

تو گفتی تا که هستم امنیت داری

پدر صبرم تمومه نگو رفتی

ببین تو اخرین سفر........ منو تنهام گذاشتی

پدر جونم... پدر عمرم.... پدر سالارخونه

پدر رفتی سفرت تا ابد یادم میمونه

پدر صدام بزن صداتو میخوام... پدر نفس بکش هواتو میخوام

هنوز چشمهای من باور نداره

که باباست اشکم داره درمیاره...

پدر جونم.. پدر عمرم.... پدر سالار خونه

پدر رفتی سفرت تا ابد یادم مینونه



روح پدر بزرگوارتون شاد


شعر زيبايي بود
ممنونم...
parsa
1 شهریور 91 21:18
سلام ممنون از حضورتون تکاملی که شما ازش حرف میزنید فکر نمیکنید مرد میتونه بیشترین نقش رو ایفا کنه و زن 1 درصدشو در بر میگیره این 1 درصد زمان قدیم بود نه الان تمام خانمها ..... نگم بهتره (مثل دوست برخورد کنیم نه به چشم دشمن) از اینحرفت خیلی خوشم اومد فکر کنم ادم با منطقی باشد افرین
محمد
8 شهریور 91 14:35
روحشان شادویادشان گرامی