امیرعلی و کریر + نهمین مروارید
سلام دوستان
حالتون خوبه؟ من دوباره برگشتم
این چند روزی که نبودم حسابی دلم براتون تنگ شده بود حالا میام خونه های قشنگتون و از حال کوچولوهاتون باخبر میشم
امیرعلی جیگر ماهم که دیگه واسه خودش آقایی شده تو این چند روز که امتحاناتم شروع شده بود دیگه فرصت نمیکردیم بریم خونه ی امیرعلی اینا و این باعث شده بود که جیگر خاله رو نبینم وقتی که بعد از چند روز رفتیم وقتی امیرعلی رو دیدم احساس کردم که چفدر بزرگ شده حتی قیافش هم تغییر کرده حتی رفتارش رو هم مثل ما بزرگترا میکنه مهربونمون به حرفمون گوش میکنه هرکاری بگیم انجام میده الهی فداش بشم من
وقتی که رفتیم خونه ی دردونه همین که از در وارد شدیم دیدیم چندتا از اسباب بازیهای خودشو که دیگه یه نیم نگاهی هم بهشون نمیکنه چه برسه که بازی کنه مامان النازم همشون رو تو کریر گذاشته بود رو ریخته زمین و مشغول بازیه
بيچاره اين عروسكه جون سالم به در نبرده
اينجا هم از مامانم كه تازگيا بهش مامان جون ميگه ميخواد كه كرير رو براش تكون بده
دردونه جونمون بالاخره تو نوزده ماهگي نهمين مرواريد كوشولوي خودش رو از لثه ي بالا در آورد مبارك باشه خاله جونم ديگه چيزي نمونده كه تعداد مرواريدا به دو رقمي برسه